آدما با اندیشه صلب

ساخت وبلاگ

نمی دونم چرا جایزه صلح نوبل رو به من نمیدن . خودم که فک می کنم واقعن استحقاقشو دارم با جرات می تونم بگم از وقتی که خودمو شناختم در این زمینه دارم فعالیت می کنم البته یه جورایی هم حق دارند چون تلاشهای من همه بی ثمر بودن و صرف انرژی که به مرور زمان فقط منو خسته و فرسوده کرده ... چون من نتونستم رو اندیشه های صلب تاثیر بذارم یعنی من نمی تونم اونایی که اندیشه هاشون مثه یه تیکه فولاد شده، آب کنم یا تغییر شکل بدم و دور برم هم همیشه پر بوده از این آدما «"آدما با اندیشه صلب". آدما با اندیشه غیر صلب متاسفانه حداقل تو دور بر من نیستن حتی وقتی یکی رو پیدا می کنم که به نظر می رسه  اندیشه غیر صلب دارند بعد یه مدتی می فهمم که یک اندیشه دارند با مغز فولادی که با یک خمیر نرم پوشوندنشون و تو در نهایت نمی تونی بعضی از اندیشه ها شون رو در مورد صلح و آشتی عوض کنی . شاید اشکال کار من بوده که سعی می کردم اندیشه های آدمای صلب رو تغییر بودم مثه آب تو هاون کوبیدن میمونه کارم .... از وقتی یادم می آد من نقش یه مذاکره کننده صلح رو تو خونه داشتم همیشه باید مراقب بودم دعوا نشه یا دعواها را به خیر و خوشی با دخالت من تموم بشه همیشه این من بودم که خرده ظرف ها شکسته رو جمع می کردم و همیشه این من بودم که تظاهر می کردم هیچ اتفاقی نیفته و همه چیز خوب و خوش است در حالیکه که خودم می دونستم یه چیزی این وسط درست عمل نمی کنه ....یه جای کار ایراد داره ... به توافق رسیدن با آدما با اندیشه های صلب سختترین کار من بود و تقریبا تو صد در صد موارد با شکست مواجه شدم ... شاید تیم های مذاکره کننده حال من رو بفهمن !!! چون از این دست آدمای صلب همه جای دنیا وجود دارند ... نمی دونم اما فک می کنم 25 سال کار بدون ساعتی مرخصی از کارایی من کم کرده طوری که نمی تونم تک تک این آدمای صلب اطرافم رو با وجود اینکه هنوز بعضی هاشون رو دوست دارم تحمل کنم و وقتی باهاشون هستم آشفتگی وحشتناکی تمام وجودمو می گیره و دلشوره ای که اینروزا برایم فلج کننده شده ... و راه حلی برایش پیدا نمی کنم ...

هوای دل ......
ما را در سایت هوای دل ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chemistmemorie بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 23:36